متن آهنگ سردرگم از تی دی و محمد بی باک

ورس1 (T-Dey)

گرمی این پلکام رو هم ، یه سر پناه خیس فکرام دورم
صبح نرسیده نم کرد و من به شکل نمایش کنارم مردمن 
یه خط بت میدن تا تش بری ، یه فصل از کتاب که تش بگی
همون آدم خوبه بازم ول معطله ، اون که قصه بلده چرا هم رنگمه
حالا تویی و دغدغه ریز و درشتت یا وسوسه سیب درسته
که واسه خاطر یکیه که ما همه اینجاییم ، گیره درختیم همه این پایین
خیره به ساعت روی دیوار به تاریکی روزام چه شبایی که بیدار موندم
بی حساب با خودم بی ریا با دورم
ببین تویه این مسیر محتاج به کیا که شدم

کروز (T-Dey)

هرچی میری جلو خرابتر میشی
نمیدونی به کی باید جواب پس بدی
نشد یکی از این شبات تنگی
هرجوری حالا تلاش کردی
و دوباره میخوری چوب صبوری و
زندگی پیرت میکنه تو همین جوونیات
میخای درست کنی میاری یه افتضاحی ببار
و بعد یه مدت میزاری انتقامی بجا

هرچی میری جلو خرابتر میشی
نمیدونی به کی باید جواب پس بدی
نشد یکی از این شبات تنگی
هرجوری حالا تلاش کردی
و دوباره میخوری چوب صبوری و
زندگی پیرت میکنه تو همین جوونیات
میخای درست کنی میاری یه افتضاحی ببار
و بعد یه مدت میزاری انتقامی بجا

ورس 2 (محمد بی باک)

سردرگمم...
شک دارم درکم کنن...
چون از جنس پاییزم ، مشکلا روی پاهام مثل واریسن
مثل کنه...گاهی زیاده یا کمه...
حالمم خوراک قدم های یک نفره
مثل پاریسم و دوباره من از دیشب بیدارم
منم مثل توام... بی شک بیمارم با این فرق که
من اون بیمارم که تنها دکترش خودشه 
از این بیزارم هرکی میخواد کنترلش کنه هی
اندیشه نمیمیره تا فسفر تو مخشه و
مفت خور دورشه و جمجمه پرشه
من پیله میشم رو کلمات و کار نوتر
بعد خیره سی شب رو ضربات جالب و کر کننده
چیره بی شک به وضع و حال خودم
پس مینویسم کاغذو پاره کنم
من یه دل که پر ترکشه ، یه اسم که بلد (Bold) تر میشه
مشکلاتی که روز به روز بزرگتر میشه
یه دوش آب گرم ، یکم بکن نورو کم
یه چای که تازه دم که حاضرن و لازمن 
تا نباشه فاز بد و اخمات خنده بشن 
بگو به درک که مشکلا حل نمیشن
مثل من باش تا رقبا ترک خورده شن

حرف کم بزن ، عمل کن یکم....

کروز (T-Dey)

هرچی میری جلو خرابتر میشی
نمیدونی به کی باید جواب پس بدی
نشد یکی از این شبات تنگی
هرجوری حالا تلاش کردی
و دوباره میخوری چوب صبوری و
زندگی پیرت میکنه تو همین جوونیات
میخای درست کنی میاری یه افتضاحی ببار
و بعد یه مدت میزاری انتقامی بجا

هرچی میری جلو خرابتر میشی
نمیدونی به کی باید جواب پس بدی
نشد یکی از این شبات تنگی
هرجوری حالا تلاش کردی
و دوباره میخوری چوب صبوری و
زندگی پیرت میکنه تو همین جوونیات
میخای درست کنی میاری یه افتضاحی ببار
و بعد یه مدت میزاری انتقامی بجا